سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 3181
کل یادداشتها ها : 4
خبر مایه


1 2 >

 

"چشمان سیاه"

رنگِ سیاهِ این شبای بی رحم

ترانه ی نگاهتُ می خونه

تاآخرین شبِ سیاهِ دنیا

رنگِ چشات تو خاطرم می مونه

 

دوباره بغض این گلو شکسته

دوباره واژه ی ترانه خیسه

دوباره دستِ یخیِ سکوتم

یه شعر عاشقونه می نویسه

 

"چرا؟"

ببین آخر چی اومد بر سرِ من

چقد آسون وجودم رُ شکستی

چرا بازم نمی خواد باورم شه

که این بی رحمِ عاشق کُش تُو هستی؟

 

چرا سهمِ دلم شد خاطراتت؟

تُو که احساسِ این بغضُ شنیدی

یه روزی با نگاهت دل سپردی

یه روزم با سکوتت،دل بریدی

 

"گلایه"

گلایه رُ کم می کنم

خدافظی قشنگ تره

می رم که تنها بمونم

چاره ی آخر سفره

 

می رم که تو تنهاییام

گریه رُ آب پاشی کنم

رو دیوارای خط خطی

نگاتُ نقاشی کنم

 

"تصویر"

فراموشم نکن وقتی

نگاهت مالِ اون می شه

برو اما یادت باشه

دلِ من بی تُو خون می شه

 

برو اما بدون،خوبم

خیانت خیلی بد رنگه

بدی کردی بهم اما

بازم این دل واسه ت تنگه

 

"ستاره"

ستاره ی خسته ی من

تو آسمون غریبه بود

تو کهکشون بی کسیش

گریه امونشُ ربود

 

به عشق خورشید اومد و

اسیر شب ها شده بود

ستاره از بخت بدش

عروس یلدا شده بود

 

"مزاحم"

رفتم آخه نمی خواستم

رفتنِ تُو رُ ببینم

رفتم و نمی نویسم

جا نداری توی سینه م

 

عمری توی عاشقی هام

با سکوتِ تُو شکستم

با سکوتِ تُو که می گفت

من مزاحمِ تُو هستم

 

 


  

"شِکوِه"

چه رازی تو نگاهت بود

که قلبِ من یهو لرزید؟

که بعد از اون به جز اسمت

لبم چیزی نمی پرسید

یه حسی داشت قلب من

که می ترسم بگم عشقه

آخه قانون من می گفت

اگه رسوا بشم عشقه

 

"آرزو"

ترانه هام گریه شدن

توی نگاه پنجره

میون آخرین نفس

تو بغض داغ حنجره

 

دیگه صدام درنمیاد

شدم یه گور سوت و کور

شدم یه کابوس بلند

میون گریه های دور

 

"غروب"

صدای تُو تو این غزل

ترانه می خونه هنوز

دفترِ خاطراتِ من

اسمتُ می دونه هنوز

 

نگو که رفتی از دلم

اسم تُو تکرارِ منه

به یادِ آخرین نگات

غروب شدن،کارِ منه

 

"جاده ی فاصله"

می خوام از تُو بگم تو این ترانه

یه قصه یه غزل یه عاشقانه

ترانه واسه روزایی که بی تُو

دلم گریه رو می کنه بهانه

 

به یاد بوسه های داغِ لب هات

می شم خورشید رویاییِ شب هات

تو آغوش تُو آرامش می گیرم

می میرم ومی سوزم توی تب هات

 

"برای تُو"

تُو می فهمی سکوتِ این نگاهُ

تُو فریادِ صدای بی صدایی

تُو احساسِ قشنگِ زنده بودن

تُو گرما بخشِ آغوشِ خدایی

 

اگه امروزِ من رنگِ طلوعه

تُو خورشیدُ به چشم من سپردی

غروبُ با نگاهت تشنه کردی

یه دنیارُ به این دنیا اوردی


  


"هنوزم همونم"

قسم خورده بودم که دیگه

از عشق تُو شعری نخونم

قسم خورده بودم به اسمت

قسم خورده بودم نمونم

 

بدونِ تُو رفتم،شکستم

بدونِ تُو رفتم،بریدم

نمی خوام غرورم ببازه

بدونی چه زجری کشیدم

 

"تحمل"

تحمل کن منُ بازم

زیاد اینجا نمی مونم

مزاحم بودمُ هستم

خودم اینارُ می دونم

 

تحمل کن اگه گاهی

زیادی عاشقت می شم

اگه با خواهش و گریه

می گم بازم بمون پیشم

 

"دوباره"

جای اسم نازنینت

توی بغض این ترانه

می شینه قطره ی اشکی

که تُو رُ کرده بهانه

 

همه واژه ها می لرزن

توی کهکشونِ اسمت

واسه ی رگای تشنه م

همصدای خونِ اسمت

 


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ